مطالب زیبابرای وبلاگ،مطالب عاشقانه،مطالب غم انگیز،مطالب تنهایی،مطالب ناب،جملات ناب،عکس تنهایی،عکس

پسری دختر زیبایی رو تو خیابون دید.... شیفته اش شد .... چند ساعتی باهم تو خیابون قدم میزدند ...

که یهویه مازراتی جلوی پاشون ترمز کرد . . .

دختره به پسر گفت :

خوش گذشت اما من همیشه نمیتونم پیاده راه برم .... کار نداری؟!! بای ...!

دختره نشست تو ماشین

راننده بهش گفت : خانوم ببخشید میشه پیاده بشی؟ ... من راننده این اقا هستم !!!!


ÈэÓȝåÇ: پسری دختر زیبایی رو تو خیابون دید, انوم ببخشید میشه پیاده بشی, من راننده این اقا هستم
+ äæÔÊå ÔÏå ÏÑ  پنجشنبه چهاردهم شهریور ۱۳۹۲ÓÇÚÊ 17:11  ÊæÓØ mahdi  |