
چشمان عروسکم را مي گيرم ،
نمي خواهم مثل من ببيند و حسرت بکشد...
مي ترسم بهانه گير شود...!
ÈÑÓÈåÇ:
دلنوشته,
تنهایی,
alone
+
äæÔÊå ÔÏå ÏÑ سه شنبه چهاردهم خرداد ۱۳۹۲ÓÇÚÊ 10:43 ÊæÓØ mahdi
|

مــــــــــن که از ایــــــــــــــــــنجا
نـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــمی روم
تو هــــم که هیــــــچوقت نــــــــمی آیی
میـــــــــــــــــــخواهم بدهم درهای بـــــــــــــــــی دستگیره بسازند
بــــــــــــــرای این خــــــــــــانه
ÈÑÓÈåÇ:
دلنوشته,
تنهایی,
درهای بـــــــــــــــــی دستگیره,
alone
+
äæÔÊå ÔÏå ÏÑ سه شنبه چهاردهم خرداد ۱۳۹۲ÓÇÚÊ 10:40 ÊæÓØ mahdi
|
رفاقت را از گرگ بياموز
گرگ با همنوعان خودش شكار ميكند
خو ميگيرد و زندگي مي كند
ولي موقع خواب يك چشم خود را باز ميگذارد
گويي گرگ معماي رفاقت را خوب درك كرده است
ÈÑÓÈåÇ:
تنهایی,
جوانسرا,
alone
+
äæÔÊå ÔÏå ÏÑ جمعه سی ام فروردین ۱۳۹۲ÓÇÚÊ 11:30 ÊæÓØ mahdi
|
رفاقت بار سنگینیست!
کسی بر دوش می گیرد که یک دنیا "معرفت" دارد ...
ÈÑÓÈåÇ:
تنهایی,
جوانسرا,
alone
+
äæÔÊå ÔÏå ÏÑ جمعه سی ام فروردین ۱۳۹۲ÓÇÚÊ 11:8 ÊæÓØ mahdi
|
این داستان فوق العاده زیبا رو از دست ندید ...
وقتی که نوجوان بودم، یک شب با پدرم در صف خرید بلیط سیرک ایستاده بودیم.
جلوی ما یک خانواده پرجمعیت ایستاده بودند.به نظر می رسید وضع مالي خوبي
نداشته باشند . شش بچه مودب که همگی زیر دوازده سال داشتند ولباس هايي کهنه
در عین حال تمیـز پوشیده بودنـد. دوتا دوتا پشت پدر و مادرشان، دست همدیگر
را گرفته بودند و با هیجان زيادي در مورد برنامه ها و شعبده بازی هایی که قرار بود ببینند، صحبت می کردند. مادر نيز با
ÈÑÓÈåÇ:
تنهایی,
جوانسرا,
aloneÇÏÇãå ãØáÈ
+
äæÔÊå ÔÏå ÏÑ جمعه سی ام فروردین ۱۳۹۲ÓÇÚÊ 11:6 ÊæÓØ mahdi
|
این پست را سکوت می کنم تو بنویس !
تــــــــو بنویس . . .
از دلتنگی هایتــــــ ،
از دردهایتــــــ ،
از هرچه دلتـــــ می گوید !
.
.
.
بنویس برایـــــــــم . . .
ÈÑÓÈåÇ:
تنهایی,
جوانسرا,
alone
+
äæÔÊå ÔÏå ÏÑ پنجشنبه بیست و نهم فروردین ۱۳۹۲ÓÇÚÊ 15:50 ÊæÓØ mahdi
|
بعضی وقتهــآ...
از شدت دلتنگیــــ ،
گریهــ کهــــ هیچ...!!!
دلــ♥ــَت می خــوآهــَد ؛
هــآی هــــآی بمیــــری...!
ÈÑÓÈåÇ:
تنهایی,
جوانسرا,
alone
+
äæÔÊå ÔÏå ÏÑ پنجشنبه بیست و نهم فروردین ۱۳۹۲ÓÇÚÊ 2:20 ÊæÓØ mahdi
|


به روز ها دل نبند .....!
روز ها که فصل میرسند رنگ عوض میکنند
.
.
.
.
.
.
با شب بمان !
گر چه تاریک است ولی همیشه یک رنگ است.....
ÈÑÓÈåÇ:
تنهایی,
جوانسرا,
alone
+
äæÔÊå ÔÏå ÏÑ پنجشنبه بیست و نهم فروردین ۱۳۹۲ÓÇÚÊ 2:15 ÊæÓØ mahdi
|
+
äæÔÊå ÔÏå ÏÑ پنجشنبه بیست و نهم فروردین ۱۳۹۲ÓÇÚÊ 0:53 ÊæÓØ mahdi
|
مرا چه به تنهایی و سکوت ؟
نقاشی می کشم
دنیای وارونه ام را ،
از اینجا تا بی انتهایی تو
رنگ در طرح
بوسه ای بر باد
درختی در آغوش خاک
آسمانی بی ماه
طبیعتی برهنه
و من
چشمانم حکایت ها دارد ...
مرا چه به تنهایی و سکوت ؟
ÈÑÓÈåÇ:
تنهایی,
جوانسرا,
alone
+
äæÔÊå ÔÏå ÏÑ چهارشنبه بیست و هشتم فروردین ۱۳۹۲ÓÇÚÊ 1:6 ÊæÓØ mahdi
|

ڪــــــــــــــآش مـــیــشـد
خـــــودمـــو یـــﮧ جـــــآیی جـــــآ بـــذارم...
و
بـــرگـــردم بــبــیـنــم...
دیــگـﮧ نـیــســتــم...!
ÈÑÓÈåÇ:
تنهایی,
جوانسرا,
alone
+
äæÔÊå ÔÏå ÏÑ سه شنبه بیست و هفتم فروردین ۱۳۹۲ÓÇÚÊ 16:11 ÊæÓØ mahdi
|